- یدک کش
- پالاد کش آنکه افساریدک رادردست دارد و همراه برد، کسیکه علاوه بروظیفه خود مسئولیت وظیفه دیگری رانیز بعهده دارد: تابخت خودرا که اینک یدک کش سرنوشت و خوب و بد زندگی فرد دیگری نیزشده بود در مکان وسعتری بیازماید
معنی یدک کش - جستجوی لغت در جدول جو
- یدک کش ((~. کَ یا کِ))
- آن که افسار یدک را در دست دارد و همراه برد، کسی که علاوه بر وظیفه خود مسئولیت وظیفه دیگری را نیز به عهده دارد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
عمل شغل دیک کش
کشنده دیو، مغلوب کننده دیوان
تخته ای که کشاورزان با آن زمین را شیار می کنند
شراب خوار، می خوار، می گسار
تخته ای که کشاورزان با آن زمین شیارکرده را هموار می کنند
ساغر کش می خواره شرابخوار میخواره
آنکه با آهنگ دیگری همراهی کند
تشکچه ای که پس از دم کردن برنج در روی دیگ می گذارند، در موسیقی آوازه خوانی که به متابعت آوازه خوان دیگر آواز بخواند تا او نفس تازه کند، در موسیقی آوازخوان