جدول جو
جدول جو

معنی یدک کش - جستجوی لغت در جدول جو

یدک کش
پالاد کش آنکه افساریدک رادردست دارد و همراه برد، کسیکه علاوه بروظیفه خود مسئولیت وظیفه دیگری رانیز بعهده دارد: تابخت خودرا که اینک یدک کش سرنوشت و خوب و بد زندگی فرد دیگری نیزشده بود در مکان وسعتری بیازماید
فرهنگ لغت هوشیار
یدک کش
((~. کَ یا کِ))
آن که افسار یدک را در دست دارد و همراه برد، کسی که علاوه بر وظیفه خود مسئولیت وظیفه دیگری را نیز به عهده دارد
تصویری از یدک کش
تصویر یدک کش
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از یدک کشی
تصویر یدک کشی
عمل شغل دیک کش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیو کش
تصویر دیو کش
کشنده دیو، مغلوب کننده دیوان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خاک کش
تصویر خاک کش
تخته ای که کشاورزان با آن زمین را شیار می کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قدح کش
تصویر قدح کش
شراب خوار، می خوار، می گسار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خاک کش
تصویر خاک کش
تخته ای که کشاورزان با آن زمین شیارکرده را هموار می کنند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قدح کش
تصویر قدح کش
ساغر کش می خواره شرابخوار میخواره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آدم کش
تصویر آدم کش
((دَ. کُ))
کشنده آدم، قاتل انسان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قدح کش
تصویر قدح کش
((قَ دَ. کِ))
شرابخوار، می خواره
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دم کش
تصویر دم کش
آنکه با آهنگ دیگری همراهی کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دم کش
تصویر دم کش
تشکچه ای که پس از دم کردن برنج در روی دیگ می گذارند، در موسیقی آوازه خوانی که به متابعت آوازه خوان دیگر آواز بخواند تا او نفس تازه کند، در موسیقی آوازخوان
فرهنگ فارسی عمید